Waterfall-Shooshtar

Shooshtar Historical Waterfalls
Shoushtar , Shûshtar waterfalls (Khouzestan Province–Iran) Khouzestaan, Shooshtar. These waterfalls were formed on the way of Karoun river, to rotate wheels of water-mills used to be here, in Sasanid era ..



Shooshtar Waterfall After a Heavy Rain
Video Clip - Ardeshir Soltani

See a better version of Shooshtar Waterfalls Video Clip
Download a better version of Shooshtar Water Falls Video Clip


Shooshtar Waterfall After a Heavy Rain
Photo Gallery Ardeshir Soltani


Shooshtar Waterfall
Shûshtar is an ancient fortress city in the Khuzestan province in southwestern Iran. It is approximately 92 km away from Ahvaz, the centre of the province. The old name of Shoushtar, dating back to Achaemenian times, was Šurkutir. The name itself, Shoushtar, is connected with the name of another ancient city, Susa (or Shoush, in Persian pronunciation), and means "greater (or better) than Shoush." During the Sassanian era, it was an island city on the Karoun river and selected to become the winter capital. The river was channelled to form a moat around the city, while bridges and main gates into Shoushtar were built to the east, west, and south. Several rivers nearby are conducive to the extension of agriculture; the cultivation of sugar cane, the main crop, dates back to 226 CE. A system of subterranean channels called Ghanats, which connected the river to the private reservoirs of houses and buildings, supplied water for domestic use and irrigation, as well as to store and supply water during times of war when the main gates were closed. Traces of these ghanats can still be found in the crypts of some houses. This complex system of irrigation degenerated during the 19th century, which consequently led to Shoushtar's decline as an important agricultural centre until revitalisation efforts began under the reign of the last king of Iran, Mohammad Reza Pahlavi, in 1973.
Wikipedia


Shooshtar Waterfall , photo by Jafar Sepehri and East_Faust
My special thanks to Mr. Jafar Sepehri


شوشتر
تیشتر
ایزد بانوی آب آفرین
مهندس جعفر سپهری
مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی
و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی ایران

" نخستین شهری که پس از توفان نوح بنا نهادند شوش و شوشتر بود" . ابن مقفع روزبه پور دادویه
بسیاری گفته‌اند شوشتر را هوشنگ پیشدادی بساخت، هنگامی که وی از شوش به تفرج خارج گشت و به دشتی خوش آب و هوا با رودخانه‌ای پر آب و جنگل‌های پردرخت رسید و به آن منطقه صفت افضل بر شوش نسبت داد: «شوش تر»، یعنی از شوش بهتر و دستور داد شهری به غایت زیبا و عظیم بنا کنند.
در روزگاری که رسم زندگی جهانیان بر کوچ‌نشینی بوده است، ایرانیان اندیشمند سنگ‌بنای شهری عظیم و بی‌مانند را پی‌ریزی نمودند که پس از طی هزاره‌ها تا امروز آباد است. بسیاری از شهرها، با پیشرفت یک روستا به شهر تبدیل شده‌اند، اما سنگ بنای شوشتر از آغاز شهر بوده‌است. شهری که در طول تاریخ به صورت نخستین شهرک صنعتی جهان درآمد. دژ سلاسل و نهر داریوش، آبادی شوشتر و اهمیت آن را در دوران هخامنشیان ثابت می‌کند. همچنین نام شوشتر در ادبیات و داستانهای ایرانی با «دیبا» و «دیبه» همراه بوده و دیبای شوشتر، که پرده خانه کعبه را از آن می‌ساختند، در همه‌جا زبانزد است. گذرها سایبان دارند که سعباط نامیده میشود و سر در خانه‌ها را با آجرچینی نقش‌هایی می‌دهند که خون‌چینی (خونه چیدن) نام دارد.
پروفسور گیرشمن باستان‌شناس نامدار فرانسوی، غار پبده در شمال شرقی شهر شوشتر را نخستین سکونت‌گاه انسانی در ایران می‌داند و پیشینه سکونت در شهر شوشتر را به ده هزار سال تخمین می‌زند. عیلام‌شناس معروف والترهینس در کتاب جهان گمشده عیلام، احتمال داده‌است شوشتر امروز همان آدامدن عیلامی باشد و هيدالو در جایگاه کنونی این شهر قرار داشته‌است، که بعدها رو به ویرانی رفته و سپس به وسیله پادشاهان هخامنشی تجدید ساختار گردیده‌است. همچنین احتمال داده‌اند محل کهن‌تر و عیلامی شهر در جایگاهی که هم اکنون دستوا نام دارد بوده باشد. باستان‌شناسان ایرانی در سال 1383 با کاوش تل‌ابوچیزان شوشتر، به آثاری برخوردند که ردپای نخستین حکومت‌های ایرانی شوش را در هفت هزار سال پیش در شوشتر نشان می‌دهد. وجود نیایشگاه چغازنبیل (نخستین دستگاه پالایش آب جهان) و آرامگاه‌های هفت‌تپه (نخستین تاق قوسی جهان) در میانه راه شوش به شوشتر گواهی وجود اهمیت این منطقه در روزگار باستان است.
آب همواره در شكل‌گيري تمدن‌ها نقش به‌سزايي داشته، تا آنجا كه كهن‌ترين تمدن‌ها در كنار رودخانه‌ها شكل گرفته‌اند. رود خروشان كارون نيز در جنوب كشور گرامی ايران، زاینده و پدیدآورنده تمدن‌هايي در كنار خود بوده است. رود كارون، بزرگترين رودخانه ايران، و نه بزرگترین رودخانه ایران‌زمین، پس از خروج از تنگه‌هاي كوهستاني زاگرس دشمن‌ستیز، به جلگه خوزستان وارد شده و در دشت حاصلخیز و چشم‌نواز شوشتر آرام مي‌گيرد. خاك بارآور و زمين هموار، به‌همراه آب فراوان رودهاي جاري در جلگه خوزستان، اين منطقه را به يكي از مهمترين قطب‌هاي كشاورزي كشور در طول تاريخ تبديل نموده است. اهمیت آن به‌گونه‌اي بوده كه همواره توجه حكومت‌ها را به اين سرزمين جلب كرده است. در دوره حكومت هخامنشيان، اقتصاد وابسته به درآمد حاصل از كشاورزي باعث مي‌گرديده تا حكومت با گسترش اين بخش، سطح درآمد كشاورزان و در پی آن درآمدهاي كشور را افزايش دهد. حفر نهرهاي دستكند گرگر و داريون در شوشتر از فعاليت‌هاي دوره هخامنشيان به منظور گسترش كشاورزي است. همچنین پرورش ماهی نیز در استخرهای برآمده از کارون، از رونق فراوان برخوردار بوده است. در زمان اشکانیان این منطقه تحت حکومت خودمختار الیمیایی، در مجموعه کشورهای متحد و مشترک‌المنافع ایرانی قرار داشت و برای ایشان سازه‌های آبی شوشتر و بازپیرایی آنها اهمیت ویژه‌ای داشته است. ساسانيان نيز براي ساخت و گسترش تأسيسات آبي در شوشتر كوشيده، و موفق به ساخت بي‌مانندترين شبكه آبياري در روزگار كهن شده‌اند. آنان کهن‌ترین شهر صنعتی جهان را پی‌ریزی کردند.
گرچه در ساخت تأسيسات آبي شوشتر مهمترين هدف، آبياري بوده است، اما سازندگان اندیشمند و هوشمند آن توانسته‌اند به هدف‌های بزرگ ديگري چون اهداف صنعتي، بازرگاني، دفاعي، معماري، راه و... دست يابند. مجموعه آسياب‌هاي شوشتر در بر دارنده ده‌ها آسياب است كه بزرگترين مجموعه صنعتي جهان تا پيش از انقلاب صنعتي در اروپا به شمار مي‌رود. بهره‌گيري از رودخانه خروشان کارون در گرداگرد شهر كهن شوشتر، به‌منظور ايجاد خندق در كنار بارو و ايجاد موقعيت سوق‌الجیشی دفاعي باعث شده تا اين شهر در برهه‌هايي از تاريخ تسخير ناپذير بماند. قابل كشتيراني بودن رود دستكند گرگر (کارون دودانگه) باعث مي‌شده تا شوشتر از دیدگاه بازرگاني از قطب‌هاي مطرح در سطح جهانی باشد. تا سده گذشته، جابجايي بار و مسافر از طريق كشتي در رود گرگر رواج داشته است. استفاده از آب در ساخت محيطي براي زندگي بر پایه شرايط اقليمي، با ايجاد شبكه‌هاي زيرزميني در زير شهر كهن شوشتر، موجب بروز يكي از هوشمندانه‌ترين و اندیش‌ورزانه‌ترین اشكال معماري شهري-آبي در جهان گرديده است. پل و سد شادروان شوشتر (شاپوری)، كه بلند آوازگي آن در افسانه‌هاي ايراني به چشم مي‌خورد، نه تنها يكي از بنیادی‌ترين بخش‌هاي شبكه آبياري شوشتر، بلكه از معدود راه‌هاي گذر از رودخانه پهناور كارون بوده كه جاده شاهي نيز از همين پل گذر می‌كرده است. با توجه به اهميت سياسي و اقتصادي شوشتر و سازه‌های آبي آن، دژ اين شهر(قلعه سلاسل)، هم مركز كنترل اين تأسيسات بوده و هم حکومت‌گاه والي خوزستان به شمار مي‌رفته است. تا سده گذشته شوشتر مركز خوزستان بوده است.

دژ سلاسل
این کهندژ دیرپای، جایگاه فرمانروایی بر شوشتر، بلکه بر خوزستان بوده است. بیشینه ساخت آن دست‌کم به دوران هخامنشیان می‌رسد، که می‌بایست از سازه‌های آبی زندگی بخش پاسداری کند. از دوران اشکانی سفالینه‌هایی در این دژ یافت شده است. در دوران ساسانیان دگر بار بر جایگاه آن دژی نوین ساخته شد که آثار آن تا به امروز برجای مانده است. این دژ بیضی‌گون دارای اسلحه‌خانه، گرمابه، نانوایی، آسیاب، سربازخانه، نقاره‌خانه بارو، کَت و کوشک بوده است. کهن‌ترین شوادان (شوادون = نوعی بادگیر) جهان در این کهندژ وجود دارد. ویژگی منحصربه‌فرد دژ سلاسل، گذشتن نهر دستکند داریون از زیر آن است.
هنوز یکایک سنگ‌های این دژ نبرد دلیرانه هرمزان، سردار دلاور ایرانی، با بیگانگان را یادآوری می‌کند که چگونه به مدت دو سال، محاصره دشمن بیشمار را ناکام گذاشت، اما سرانجام بزدلی خائن و طماع، از برای مشتی سیم، با نشان دادن راه پنهانی دژ، آن را به دشمنان پیشکش کرد. و به گفته تذکره شوشتر "آن شهر ارم مانند، لگدکوب سم ستوران غازیان گردید".
نام سلاسل پس از اسلام بر این دژ گذارده شد. سلاسل به معنی زنجیر است . در گذشته در پهنای رودخانه کارون پلی از قایق‌ها که زنجیروار به یکدیگر متصل شده بودند وجود داشته که نام سلاسل را از آن گرفته‌اند. این دژ تا دوران معاصر مورد استفاده قرار می‌گرفته و جای بسی افسوس است که بیشتر تخریب و آسیب به آن در همین سالیان اخیر رخداده است.

پل بند شادروان
پل شادروان يا شاپوري در شوشتر طولاني‌ترين پل تاريخي جهان است كه بر روي رود خروشان كارون در جنوب غربي ايران ساخته شده و نمایانگر اندیشه ناب مهندسان و دانشمندان ایرانی است. طول اين پل-بند بيش از نيم كيلومتر است و پيشينه ساختار آن به دوره ساسانيان باز مي‌گردد. پل داراي 44 دهانه بزرگ و 43 دهانه كوچك بوده و جنس مصالح آن از سنگ، آجر و ملات ساروج است. بخش‌هاي زيرين و کهن‌تر پل از سنگ‌ لاشه‌های بزرگ تشكيل شده و بست‌هاي فلزي بين آنها خودنمايي مي كند. این پایه‌ها مربوط به پل کهن‌تر در زمان هخامنشیان بوده است. هدف اصلي از ساخت پل-بند شادروان، سوار نمودن آب بر روي سردهانه نهر داريون (دارا = داریوش بزرگ) بوده كه در دوره هخامنشي ايجاد شده است. آبرساني حدود 40 هزار هكتار زمين‌هاي دشت مياناب شوشتر بر عهده شبكه آبياري نهر داريون بوده كه سر دهانه‌هاي آن در زير کهندژ سلاسل تعبيه شده است. در عصر ساسانيان با روی کار آمدن فن‌سالاران و به اوج رسيدن دانش سازه‌هاي آبي و آبياري در ایران، در شوشتر، نياز به ايجاد يك پل-بند در مسير كارون براي سوار كردن آب بر سردهانه‌هاي داريون احساس مي‌شود. با پيروزي شاپور اول بر قيصر روم، قيصر و سپاهيان وي به اسارت گرفته مي‌شوند. چون در ایران برده‌داری وجود نداشته و به شدت ممنوع بوده است، شرط آزادي و بازگشت آنها همکاری در انجام چند پروژه عمراني ملي در ايران مي‌شود. يكي از آن پروژه هاي ملي احداث پل-بند شوشتر، زیر نظر یک مهندس ایرانی به نام برانوش است. اندیش‌ورز بزرگ ایران، حكيم ابوالقاسم فردوسي توسی داستان ساخت این پل را در شاهنامه آورده است.

همی برد هر سو برانوش را
بدو داشـتـی در سخـن گوش را

یکی رود بد پهن در شوشتر
که ماهی نکردی بـرو بـر گذر

برانوش را گفت گر هندسی
پلی ساز آنـجا چنان چون رسی

که ما بازگردیم و آن پل به جای
بـمـانـد به دانـایـی رهـنـمای

به رش کرده بالای این پل هزار
بـخـواهـی ز گـنـج آنـچـه آید به کار

تو از دانشی فیلسوفان روم
فراز آر چندی بران مرز و بوم

چو این پل برآید سوی خان خویش
برو تازیان باش مهمان خویش
‌ ‌
ابا شادمانی و با ایمنی
ز بد دور وز دست اهــریـمـنـی

به تدبیر آن پل باستاد مرد ‌ ‌
فراز آوریدش بران کارکرد
‌ ‌
بپردخت شاپور گنجی بران
که زان باشد آسانی مردمان

چو شد شه برانوش کرد آن تمام
پلی کرد بالا هزارانش گام

چو شد پل تمام او ز ششتر برفت ‌
سوی خان خود روی بنهاد تفت ‌

نهر داریون
نهر داريون (دارا) یا مینوآب (آب بهشتی) پس از شاخه گرگر (کارون دودانگه) دومين كانال دست كند بزرگ شوشتر است كه زمين‌هاي كشاورزي ميان دو شاخه اصلي كارون ( چهار دانگه) و شاخه گرگر (دودانگه) را با وجود ارتفاع بالاي اين زمين‌ها نسبت به رودخانه آبياري مي‌كند. داريون برگرفته از نام داريوش بزرگ است. در نوشته مورخان يوناني داريوش را داريون معرفي مي‌كنند. اين نهر تنها سازه آبي شوشتر است كه پس از گذشت سده‌های پیاپی، همچنان نام باني خويش را بر خود دارد. پل بند شادروان حدود 300 متر پايين‌تر از آبگيرهاي نهر داريون سطح آب را براي سوار شدن بر نهر داريون بالا مي‌آورد. اين نهر نه تنها آب مورد نياز كشاورزي ساكنان شهر را تأمين مي‌كند، بلكه با حفر تونل‌هاي آب‌بر نيز مانند کاریز (قنات)، آب را به درون شوادان (بادگیر زيرزمينی) خانه‌های بافت کهن هدايت مي‌كرده است.
اگرچه بسیاري از تاریخ نگاران، پل-بند شادروان را از سازه هاي آبي مهندسان دوران ساساني مي‌دانند، اما با توجه به وجود نهر داريون در دوره هخامنشي و قرار داشتن ارتفاع آبگيرهاي نهر داريون در فاصله‌اي بالاتر از سطح آب رودخانه در دوره كم آبي، مي‌توان به وجود پل-بند شادروان در دوره هخامنشي نيز با قطعيت نظر داد. این سازه‌ها در دوران ساساني دوبارهً باز سازي شده است. سر دهانه هاي اين نهر در ساحل راست رودخانه کارون چهاردانگه (شُطيط) درصخره‌هاي زير قلعه سلاسل قرار دارد.
تعداد 8 آبگیر نهر داريون، از زير صخره‌هاي ساحلي آغاز مي شوند. برخي از آنها در طي سال‌هاي پیاپی بند آمده‌اند. در زير کهندژ سلاسل پلكان‌هايي جهت برداشت آب از نهر کار گذاشته شده بود به طوري كه در هنگام محاصره و بسته شدن درهاي دژ به سادگي از نهر آب بر مي‌داشتند. این 8 كانال گفته شده در زير کهندژ سلاسل تبديل به دو كانال بزرگ مي‌شوند و پس از خروج از زير دژ به يك كانال بزرگ تبديل مي‌شوند كه تا مسافت‌ طولانی به صورت يك كانال روباز به درون دشت مياناب هدايت مي‌شود. درون دژ نيز چندین گرمابه توسط تنبوشه‌هاي سفالي، از آب نهر داريون استفاده مي‌كردند.
تحفه العالم در باره این نهر دستکند می‌گوید: در حوالي شهر باغ و بوستان نبود و رودخانه از حوالي شهر تخميناً نيم فرسخ دور بود و مردم قري و قوافل به كشتي از رودخانه عبور مي‌نمودند و به اين سبب زحمت بسياري كشيدند تا اين كه داراي اكبر (داریوش بزرگ) نهر داريان را ابتدا نموده فرصت اتمام نيافت و دارا بن دارا به اتمام آن كوشيد و آب از ميان شهر صحراي گرگر جاري ساخت و اين قبل از اسكندر ذوالقرنين بود.
گرت‌فن‌روگن در كتاب فن آبياري در ايران باستان میگوید: در حدود 300 متري بالا دست پل بند شوشتر دوتونل در زير قلعه سلاسل حفر شده كه پس از طي ‌مسافتي حدود يكصد متر باز به يكديگر مي‌پيوندند و كانال داريون را تشكيل مي‌دهند. نام ديگر اين كانال مينو آب يا دارابيان است و به دستور داريوش كبير ساخته شده است.
راولينسون در سفرنامه خود می‌گوید: طول كلي کانال داریون حدود 300 [يارد] و عرض آن حدود 15 [يارد] است.
بارون دوبد در سفرنامه خوزستان می‌گوید: براي آنكه آبياري کشتزارهای جنوب شوشتر ميسر شود، در فاصله‌اي بالاتر از پل سنگي و پايين‌تر از بند میزان در جانب شهر در شعبه اصلي، كانالي حفر كرده‌اند. اين كانال تحت الارضي از زير ارگ (دژ سلاسل) مي‌گذرد و نزديك دروازه منتهي به دزفول از زير زمين سر بر مي‌آورد. آبي كه بدين وسيله فراهم مي‌شود به مصرف آبياري دشت پهناوری به وسعت 9 فرسنگ بنام ميانداب (مياناب يا ميان دو آب) مي‌رسد كه در بر گیرنده زمین‌های ميان دو شاخه كارون ( چهار دانگه و دو دانگه) است. اگر به خاطر اين آبياري مصنوعی نبود اين منطقه بيابان بي‌حاصلي مي‌ماند. چون بستر دو شعبه كه آن را احاطه كرده است از ساحل خيلي پايين‌تر است.
هردوت در تاریخ: هردوت از رودخانه كارون به نام خواسپس نام برده و مي‌گويد: از سد شوشتر 10 فرسنگ در شش فرسنگ زمين را كشاورزي مي‌كنند و محصولات فراواني از هر نوع بدست مي‌آورند.

خانه مستوفی
اين ساختار بخشي برجای مانده از مجموعه مستوفي و در بر دارنده دو بخش اندروني و بيروني بوده است. خانه مستوفي در سال‌های پایانی دوران قاجار، به دستور محمدعلي مستوفي از بازرگانان شوشتر و به شيوه معماري سنتي ساخته شده است. چشم‌انداز تماشایی پل شادروان، ایوان و حیات خنک رو به سوی کارون، سنگ‌چین تماشایی راهرو ورودی خانه، و شوادان (شوادون) که بادگیر این بخش از ایران زیباست، به این ساختار جلوه فراوان بخشیده است. این ساختار هم اینک موزه مردم‌شناسی شوشتر است.

خانه مرعشی و باغ خان
اين ساختار و باغ خان، بخشي برجای مانده از مجموعه مرعشي است. خانه مرعشي و باغ خان در سال‌های پایانی دوران قاجار، به شيوه معماري سنتي ساخته شده است. چشم‌انداز تماشایی آسیاب‌های آبی و آبشارهای شوشتر و رودخانه کارون دودانگه (گرگر) به این ساختار جلوه فراوان بخشیده است.

وجه تسمیه شوشتر
بیشتر دانشمندان نام شوشتر را بر گرفته از تیشتر ایزدبانوی آب آفرین می‌دانند. اسب نماد تيشتر ايزدبانوي باران‌هاست. نکته جالب و در خور اندیشه اینكه در زبان پهلوی هزوارشی با تلفظ swsy به معنای اسب وجود دارد. دو واژه شوش ( = سوش) و شوشتر ( = سوشتر) این هزوارش را در بر دارند. در افسانه‌ها آمده که شهر شوشتر را به شکل اسب ساخته بودند.
بر پایه گفته گروهی از تاریخ‌نویسان از جمله حمزه اصفهانی، شوشتر به معنی خوب‌تر است؛ و چون شهر شوش رو به ویرانی می‌رفت، در شش فرسنگی بنا شد که خوش‌آب‌وهواتر و حاصلخیزتر از شوش بود و آن را شوشتر یعنی از شوش بهتر نامیدند.
مستوفی در نزهت‌القلوب می‌نویسد: برخی اصل واژه شوشتر را «ششدر» احتمال دادند. آن بدین دلیل بوده که این شهر دارای شش دروازه بوده که عبارت‌اند از: دروازه ماپاریان، دروازه دسبول، دروازه آدینه، دروازه لشکر، دروازه مقام علی، دروازه گرگر. گروهی دیگر نام شوشتر را شوش‌در به معنای دروازه شوش نامیده‌اند. بعضی دیگر آن را «شه‌شاتر» یعنی شهر شاه لقب داده‌اند. برخی از تاریخ‌دانان بر این باورند که نام شوشتر از واژه شوشا یا سوسا یعنی مطبوع و دلپسند ماخوذ گردیده‌است. گروهی نیز آن را برگرفته از نام شوشیندخت زن یزدگرد میداند که دو شهر شوش و شوشتر را پایه گذاری نمود (ساخت شهر شوشین در کردستان هم به این بانو نسبت داده می‌شود). شهر شوشتر، تستر هم نامیده شده است.
در سفرنامه‌های بسیاری از شوشتر یاد شده‌است و نام شوشتر نیز در طول تاریخ جهان گیر بوده‌است. در متون تاریخی غرب (روم و یونان باستان) شوشتر را با نام Šurkutir می‌شناسند. همچنین در جهان عرب شوشتر را با نام «تستر» می‌شناسند. در بسیاری از اشعار کهن فارسی از دیبای شوشتر، پرند شوشتر و بهار شوشتر یاد شده‌است.

رودخانه‌ها
شوشتر به دلیل موقعیت ویژه‌ای که در جلگه خوزستان دارد مهد رودخانه‌های بزرگی چون کارون و دز است. رودخانه دز از غرب شوشتر گذر می‌کند و مرز شوشتر با شوش و دزفول را می‌سازد. اما رودخانه کارون پس از گذر از کوه‌های زاگرس، پس از سد گتوند وارد دشت عقیلی شده، سپس از تنگه‌ای که بین کوههای فدلک و کوشکک است بطور کامل در جلگه خوزستان جاری می‌شود. این رودخانه پس از گذر از این تنگه با تخته سنگ بزرگی که شوشتر بر آن بنا شده برخورد می‌کند و توسط بند میزان به دوشاخه دودانگه (گرگر) و چهاردانگه (شطیط) تقسیم می‌شود. شاخه گرگر- یا دودانگه یا مسرقان- کانالی است که دست کند انسان است و تاریخ کندن آن مشخص نیست اما متون تاریخی نشان می‌دهد که این رودخانه در آغاز به رود دیگری در رامهرمز می‌پیوسته و به خلیج فارس می‌ریخته است. در دوران کوروش بزرگ، فرمانروای هخامنشی آن را در منطقه بندقیر توسط سدی به رودخانه کارون باز می‌گردانند. شاخه چهاردانگه نیز که از سد معروف شادروان شاپوری می‌گذرد در بالادست سد شادروان شاخه‌ای از آن جدا می‌شود که داریون -داریوش یا دارا- نام دارد. این سه شاخه رودخانه کارون شوشتر را همچون جزیره‌ای محصور نموده و در طول تاریخ دشتی گسترده به نام میاناب را آبیاری کرده‌اند. در نهایت هرسه شاخه -شطیط، گرگر و داریون- در منطقه بند قیر جنوب شهرستان شوشتر به یکدیگر می‌پیوندند و در همانجا رود دز نیز به کارون پیوسته شده و کارون بزرگ را ساخته و به‌ سوی اهواز حرکت می‌کند.
شوشتر شهری بزرگ و در خور توجه ‌است که آب رودخانه پیش از ورود به شهر به دو شاخه تقسیم می‌شده. شاخه «گرگر» کارون که از داخل شهر گذر می‌کند، آبشارهای زیبایی را تشکیل می‌دهد و بسیاری از تأسیسات آبرسانی باستانی همچون: آسیاب‌ها، کانال‌ها، پل، سدبندها، بندها و آبشارها برای آن ساخته شده بوده که از عجایب روزگار به شمار می‌روند و شاخه دیگر «چهاردانگه» است که از غرب به سوی جنوب شوشتر جریان داشته و در محلی به نام «بند قیر» دوبارهً به هم پیوند می‌خورد. شوشتر هم در دوران پیش از اسلام و هم پس از اسلام رونق فراوانی داشته است.

آثار باستانی شوشتر
مجموعه آسیاب‌ها و آبشارهای شوشتر، پل و سد شادروان شاپوری شوشتر، کهندژ سلاسل، بند میزان، برج کلاه فرنگی، مسجد جامع شوشتر، دخمه‌های زرتشتی شوشتر، کاروانسراهای شوشتر، چشمه سیزنگر، توکمری، تو عاشقون، بافت کهن شوشتر، بند ماهی‌بازان شوشتر، پل‌بند لشکر، بند خاک، بند برج عیار، بند شرابدار، پل حاج خدایی باطنی، پل مستوفی، پل شاه علی، سراي افضل، خانه مستوفي، خانه مرعشي، باغ خان، باغ‌های شوشتر، ساحل رودخانه گرگر، ساحل و بیشه‌زارهای رودخانه كارون، جزيره كارون(در مسير پل شناور)، جنگل‌ها و بيشهزارها و مرغزارهای پیرامون رودخانه دز، كوه و قله فدلك، كوه مشرف بر شوشترنو، تپه‌های سرسبز و دیدنی جاده شوشتر-[عقیلی] در بهار، روستاهای تک تکاب و گرآب و ... .

شوشتر از دیدگاه ابن بطوطه
سرانجام به شهر شوشتر (تستر) رسيديم كه در قلمرو اتابك و سرحد بين دشت و كوهستان است. شوشتر شهري بزرگ، زيبا، خرم و داراي پاليزهاي نيكو و باغ‌هاي عالي است. اين شهر محاسن زياد و بازارهاي معتبر دارد و از شهرهاي قديمي است.
نهر معروف به ازرق (کبود) گرداگرد شوشتر را فرا گرفته و آب آن بسيار مصفّا و عالي است. اين آب در روزهاي گرم تابستان به غايت سرد و خنك است و من رودخانه اي به كبودي آن نديده‌ام مگر رودخانه بدخشان.
شوشتر براي ورود و خروج مسافران يك در بيشتر ندارد و آن را دروازه دسبول مي‌نامند. دروازه در لغت آنان بمعني در است. درهاي ديگر اين شهر به سوي رودخانه باز مي‌شود. در دو سوی رودخانه باغ‌ها قرار دارد و دولاب‌ها كار گذاشته‌اند. عمق رودخانه زياد است و محاذي دروازه دسبول مانند بغداد و حله پلي از كشتي‌هاي كوچك درست كرده‌اند.
ميوه در شوشتر فراوان است. خيرات و بركات اين شهر بسيار و بازارهاي آن در خوبي بي‌مانند هستند. در خارج شهر مزار متبركي است كه اهالي به زيارت آن مي‌روند و نذرهاي زياد به آن جا مي‌برند. اين مزار زاويه اي هم دارد كه گروهي از دراويش در آن بسر مي‌برند و مي‌گويند كه مزار مربوط قبر زين‌العابدين علي بن حسين بن ابيطالب(ع) است.
در شوشتر (تستر) در مدرسه امام شرف الدين موسي، پسر امام صدرالدين سليمان كه از اولاد سهل بن عبدالله است منزل كردم. اين شيخ مردي بود با مكارم اخلاق و فضايل بسيار و جامع بين مراتب دين و دانش. وي مدرسه و زاويه‌اي بنا نهاده كه در آن چهار خادم به نامهاي سنبل و كافور و جوهر و سرور به خدمت مشغول بودند. از اين چهار تن يكي مأمور اوقاف و ديگري كارپرداز و سومي خادم سماط و مأمور تنظيم برنامه غذا و چهارمي مأمور سركشي به آشپزها و سقاها و فراش‌ها بود.
من شانزده روز در اين مدرسه ماندم نه نظم و ترتيب آن را در جايي ديدم و نه لذيذ تر از غذاهاي آنجا غذايي خورده‌ام. به هركس به اندازه خوراك چهار تن غذا مي‌دادند. خوراك عبارت بود از برنج با فلفل كه با روغن پخته بودند به اضافه جوجه بريان و نان و گوشت و حلوا. شيخ مزبور هم از حيث صورت و هم از جهت سيرت ممتاز بود و روزهاي جمعه پس از نماز در مسجدجامع منبر مي‌رفت و من كه مجلس وعظ او را ديدم، همه وعاظ ديگر كه در حجاز و شام و مصر ديده بودم در نظرم ناچيز نمودند و از كساني كه من به ملاقات آنها رسيده‌ام، كسي را مانند او نديده‌ام. روزي در باغي از آن وي كه در كنار رودخانه واقع است در محضر او بودم، فقها و بزرگان شهر نيز حاضر بودند، دراويش هم از هر گوشه و كنار در آنجا گرد آمده بودند، شيخ همه را اطعام كرده و نماز ظهر را با جماعت به‌جاي آورد و سپس به خطبه و موعظه پرداخت. پيش از آنكه شيخ سخن آغاز كند، قاريان با آهنگ‌هاي محزون و نغمه‌هاي مهيّج به قرائت مشغول بودند. شيخ خطبه را در نهايت سكون و وقار ادا مي‌كرد و سخن خود را با اشاراتي از فنون مختلف، تفسير و حديث و غيره چاشني مي‌داد. پس از پايان موعظه از هرسو رقعه‌ها به او فرستادند، چه رسم ايرانيان بر اين است كه پرسش‌های خود را در رقعه ها مي‌نويسند و به‌سوي واعظ مي‌اندازند و او يكايك پرسش‌ها را پاسخ مي‌دهد. چون رقعه‌ها به شيخ مي‌رسيد او همه را در دست جمع مي‌كرد تا در پايان يكايك آنها را برگشود و پاسخ‌هاي بسيار به‌جا و مناسب داد. در اين هنگام وقت نماز عصر فرارسيد و او به نماز پرداخت، مردم هم اقتدا كردند و پس از نماز هركس به خانه خود رفت.
مجلس اين مرد، مجلس دانش و وعظ و بركت بود و مردم براي توبه در محضر او به هم سبقت مي جستند و او از توبه‌كنندگان پيمان مي‌گرفت و سرشان را مي‌تراشيد. آن روز پانزده تن از طلاب بصره و دو تن از عوام شوشتر براي توبه در محضر او آمده بودند. ... دیبای شوشتر معروف است و آن را به همه نواحی دنیا می‌برند و در زمان حیات استار کعبه و بیت الحرام از دیبای کعبه تهیه می‌شد تا آنگاه که سلطان فقیر گشت و بدرود زندگی گفت و این فریضه از وی ساقط شد. برای همه پادشاهان عراق در شوشتر طراز آماده می‌کنند.
استخری در المسالک و الممالک می‌گوید: از شوشتر جامه‌های دیبای گرانمایه خیزد و کسوت خانه کعبه سازند آنجا، و سلطان را آنجا طراز باشد.
مقدسی می‌گوید: اهالی شوشتر در بافتن پارچه‌های ابریشمی و نخی استادند و دیبای شوشتر همه جا معروف است.



+ + + + + +

شوشتر
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شوشتر با مساحت ۳۴۲۷ کیلومتر مربع در شمال استان خوزستان کشور ایران، بین ۴۸ درجه و ۳۵ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و ۳۱ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۲ درجه و ۲۶ دقیقه فرض شمالی از خط استوا قرار گرفته‌است. جمعیت ان ۱۶۴٫۸۴۰هزار نفر است. و هشتاد و سومين شهر از نظر جمعيت در ايران است. موقعیت شوشتر در استان خوزستان وسط متمایل به شمال است. از لحاظ طبیعی دامنه‌های پایانی کوههای زاگرس ، مرز شرقی این شهرستان و رود دز مرز غربی این شهرستان را تشکیل می‌دهد. میانگین ارتفاع شوشتر از سطح دریا ۱۵۰ متر و ارتفاع نقطه مرکزی شهر از سطح دریا ۶۵ متر است. کوههای مشرف به شوشتر فدلک نام دارند که پایان چین خوردگیهای زاگرس در جلگه خوزستان هستند. فاصله شوشتر تا اهواز ۸۵ کیلومتر و تا تهران ۸۳۱ کیلومتر و تا خلیج فارس ۲۲۲ کیلومتر است. تقسیمات جغرافیایی: شوشتر تا سال ۸۳ دارای بخش‌های مرکزی و گتوند بود. با تبدیل بخش گتوند به شهرستان گتوند، هم اکنون شهرستان شوشتر دارای بخش‌های مرکزی و شعیبیه است. شوشتر از اطراف به شهرستانهای اهواز،دزفول ،گتوند ، رامهرمز، مسجد سلیمان وشوش ختم می‌شود. رودخانه‌ها: شوشتر به دلیل موقعیت ویژه‌ای که در جلگه خوزستان دارد مهد رودخانه‌های بزرگی چون کارون و دز است. رودخانه دز از غرب شوشتر عبور می‌کند و مرز شوشتر با شوش و دزفول را می‌سازد. اما رودخانه کارون پس از عبور از کوههای زاگرس، پس از سد گتوند وارد دشت عقیلی شده، سپس از تنگه‌ای که بین کوههای فدلک و کوشکک است بطور کامل در جلگه خوزستان جاری می‌شود. این رودخانه پس از عبور از این تنگه با تخته سنگ بزرگی که شوشتر بر آن بنا شده برخورد می‌کند و توسط بند میزان به دوشاخه گرگر و شطیط تقسیم می‌شود. شاخه گرگر- یا دودانگه یا مسرقان- کانالی است که دست کند انسان است و تاریخ کندن آن مشخص نیست اما متون تاریخی نشان می‌دهد که این رودخانه ابتدا به رود دیگری در رامهرمز ملحق می‌شده و به خلیج فارس می‌ریخته و در دوران کوروش هخامنشی آن را در منطقه بندقیر توسط سدی به رودخانه کارون باز می‌گردانند. شاخه شطیط یا چهاردانگه نیز که از سد معروف شادروان شاپوری عبور می‌کند در بالادست سد شادروان شاخه‌ای از آن جدا می‌شود که داریون -داریوش یا دارا- نام دارد. این سه شاخه رودخانه کارون شوشتر را همچون جزیره‌ای محصور نموده و در طول تاریخ دشتی وسیع به نام میاناب را آبیاری کرده‌اند. در نهایت هرسه شاخه -شطیط، گرگر و داریون- در منطقه بند قیر جنوب شهرستان شوشتر به یکدیگر ملحق می‌شوند و در همانجا رود دز نیز به کارون ملحق شده و کارون بزرگ را می‌سازند و به‌طرف اهواز حرکت می‌کند. منابع و معادن: شوشتر علاوه بر خاک آبرفتی دامنه زاگرس که بسیار حاصلخیز است دارای معادن گچ، آهک، سنگ ساختمانی، شن و ماسه است. جنگلهای بزرگی بصورت بیشه نیز در میان شاخه‌های مختلف رودخانه کارون وجود دارند. بر اساس آمار در سال ۷۴ جنگلها و مراتع شوشتر ۱۷۵هزار هکتار بوده‌است. آب و هوا: شهرستان شوشتر جزو شهرهای گرمسیری کشور است، که به سبب قرار گرفتن در منطقه خشک دارای تابستانهای طولانی و بشدت گرم و زمستانهای نسبتاً معتدل است. بالاترین درجه حرارت ثبت شده در شوشتر ۵۲ درجه سانتیگراد و پایینترین آن ۶ درجه سانتیگراد زیر صفر است. متوسط بارندگی سالیانه در شوشتر ۳۲۲ میلیمتر محاسبه شده‌است.

وجه تسمیه شوشتر
بنا به گفته تاریخ نویسان از جمله حمزه اصفهانی، شوشتر به معنی خوبتر است؛ و چون شهر شوش رو به ویرانی می‌رفت، در شش فرسنگی بنا شد که خوش‌آب‌وهواتر و حاصلخیزتر از شوش بود و آن را شوشتر یعنی از شوش بهتر نامیدند. مستوفی در نزهت‌القلوب می‌نویسد: برخی اصل واژه شوشتر را «ششدر» احتمال دادند. آن بدین دلیل بوده که این شهر دارای شش دروازه بوده که عبارت‌اند از: دروازه ماپاریان دروازه دسبول دروازه آدینه دروازه لشکر دروازه مقام علی دروازه گرگر بعضی دیگر آن را «شه‌شاتر» یعنی شهر شاه لقب داده‌اند. برخی از تاریخدانان بر این باورند که نام شوشتر از واژه شوشا یا سوسا یعنی مطبوع و دلپسند ماخوذ گردیده‌است . در پایگاه میراث فرهنگی شوشتر وجه تسمیه‌های دیگری برای شوشتر آمده‌است: شوش به معنای کنارستان، و شوشتر به معنای آن سوی کنارستان زن یزدگرد، شوشین‌دخت نام داشت، که دو شهر شوشتر و شوش را بنا نهاد شوشتر از واژه‌ی «شوشدر» گرفته شده، به معنای دروازه‌ی شوش برخی پیوند واژه‌ی شوشتر را با «تیشتر» (الاهه‌ی باران، ایزدبانوی آب‌آفرین) می‌دانند برخی بر این باورند که به دلیل این‌که یکی از طوايف «بني عَجل» كه «تستر» نام داشت اين شهر را فتح نمود، این شهر به نام او موسوم گشت. یعنی شوشتر از گرفته شده از تشتر(تستر)است. (( اما يكي از زيباترين روايات در اين باب ارتباط شهرستان شوشتر با ايزد آب آفرين تيشتر است بگونه اي كه نام اين شهر مشتق شده از كلمه تيشتر دانسته و ارتباط مستقيمي بين اين دو استوار و گفته اند ايزد تير با تشتر يكي از ايزدان آب و باروري و هستي بخش بر گياهان و دامها و آدميان است كه در ميان عناصر چهارگانه سازنده موجودات يعني خاك،آب،هوا،گرما معرف هوا و آب بشمار مي رفته اين ايزد،الهه آب آفرين يعني باران هاست. و چون در ايام قديم شهر را بر اساس شكل اشياء با حيوانات ساخته مي شدند و همان طور كه مي دانيم اسب نماد تيشتر ايزدبانوي بارانهاست گواه جالبي كه پيوند (سوستر=تستر) را ( اسب) ودرنتيجه ايزد آب آفرين ( تشتر) ميرساند، علامت سوسي است. درزبان پهلوي هزوارشي است كه swsyتلفظ ميشود ولي (اسپ) asp است خوانده ميشود به معني اسب است وچون دو نام (سوس) شوش وسوشترهردوهمين لغت هزوارشي رادربردارند ازاينراه نيز از لفظ (سوس) و(سوستر) و پيوند آن با اسب و از سوي ديگر درستي اين داستان كه شهر (سوستر) را به شكل اسب ساخته بودند ديده ميشود.)) ( برگرفته ازسایت www.shushtariha.blogfa.com

پیشینه تاریخی شوشتر
پیشینه تاریخی شوشتر را باید از دو منظر دید. تاریخچه سکونت در منطقه شوشتر و تاریخچه شهر شوشتر. پروفسور گیرشمن باستان شناس نامدار فرانسوی، غار پبده در شمال شرقی شهر شوشتر را نخستین سکونتگاه انسانی در ایران می‌داند و قدمت سکونت در شوشتر را به ده هزار سال تخمین می‌زند. عیلام شناس معروف والترهینس در کتاب دنیای گمشده عیلام، احتمال داده‌است شوشتر امروز همان آدامدن عیلامی باشد. و ظاهراً هيدالو در جایگاه کنونی این شهر قرار داشته‌است(گیرشمن-ایران از آغاز تا اسلام)، که بعدها رو به ویرانی رفته و سپس به وسیله پادشاهان هخامنشی تجدید بنا گردیده‌است. نیز احتمال داده‌اند محل قدیمی تر و عیلامی شهر در جایگاهی که هماکنون دستوا نام دارد بوده باشد(محلات جنوبی شهر). باستان شناسان در سال ۸۳ با کاوش تل ابوچیزان شوشتر، به آثاری برخوردند که ردپای حکومتهای اولیه شوش را در هفت هزار سال پیش در شوشتر نشان داد.

تاریخچه شهرنشینی در شوشتر
ابن مقنع گوید: «اول شهری که پس از توفان نوح بنا نهادند، شوش و شوشتر بود.»(رجوع کنید به:مجالس المؤمنین-قاضی نورالله شوشتری(شهید ثالث)-جلد اول صفحه۶۹-انتشارات کتابفروشی اسلامیه- تهران-۱۳۶۵-چاپ سوم) در باب قدمت شهر شوش برجهانیان هیچ شک نباشد. اما شوشتر... بسیاری گفته‌اند شوشتر را هوشنگ پیشدادی بساخت، هنگامی که وی از شوش به تفرج خارج گشت و به دشتی خوش آب و هوا با رودخانه‌ای پر آب و جنگلهای پردرخت رسید و به آن منطقه صفت افضل بر شوش نسبت داد: «شوش تر»، یعنی از شوش بهتر و دستور داد شهری به غایت زیبا و عظیم بنا کنند. ما با پذیرش قدمت شهر شوش ناچاریم با اندک سالی تفاوت قدمت شهرنشینی و تمدن در شوشتر را نیز باور داشته باشیم. در روزگاری که رسم زندگی بر کوچ نشینی بوده سنگ بنای شهری عظیم را بنا نهاده‌اند که پس از طی هزاره‌ها تا امروز آباد است. بسیاری از شهرها، با پیشرفت یک روستا به شهر تبدیل شده‌اند، اما سنگ بنای شوشتر از ابتدا شهر بوده‌است. متون تاریخی بسیاری از وجود قلعه سلاسل و نهر دارا یا داریوش شوشتر حکایت می‌کنند که این آبادی شوشتر را در دوران هخامنشی اثبات می‌کند. از دوران اشکانیان نیز باستان شناسان اشیا و سفالهای بسیاری در محدوده شهر شوشتر کشف کرده‌اند. اما شوشتر در زمان ساسانیان از شهرهای مهم ایران بوده و توجه حکومت را بسیار به خود معطوف کرده‌است. به گونه‌ای که قیصر روم را که شاپور اول ساسانی اسیر کرده بود به آبادی و عمران شوشتر می‌گمارد و بنا یا تجدید بنای سد شادروان را به وی می‌سپارد. در دوران ساسانیان تأسیسات آبی عظیم و پیچیده‌ای در شوشتر ساخته شده‌است که اکنون از مجموعه آنها به‌عنوان بزرگ‌ترین موزه آبی دنیا یاد می‌کنند. سدها، پلها، آسیابها و کانالهای بسیاری از آن دوران در شوشتر به یادگار مانده‌است. با ورود اسلام، سال ۱۷ هجری در جنگ شوشتر مسلمانان پس از وقفه‌ای طولانی موفق به فتح شوشتر می‌شوند. فرمانده لشکر ایرانیان، هرمزان و لشکر مسلمانان ابوموسی اشعری بود. در این جنگ براءبن مالک از صحابه پیامبر شهید گشت که در کنار قلعه سلاسل دفن است و آرامگاهش اولین بقعه اسلامی در ایران است. هرمزان نیز به دست مسلمانان اسیر گشت و وی را به امام علی سپردند. در دوران اسلامی شوشتر از نظر علمی، فرهنگی و معارف اسلامی به مرحله‌ای رسید که همواره مورد توجه بود و در تمام دوران اسلامی مرکز حکومتی خوزستان بوده‌است. در آن دورانهای پر از کشمکش، در شورشهایی که بر علیه خلفای اموی و عباسی صورت می‌گرفت تا حمله مغولان و فتنه‌های مشعشع و غیره، خوزستان از موقعیت استراتژیکی برخوردار بود و فتح شوشتر بمنزله تسخیر خوزستان بود. در پایان قاجاریه با احداث راه آهن و عدم عبور آن از شوشتر و بی رونق گشتن کشتیرانی در کارون شمالی، شوشتر موقعیت بندری خود را از دست می‌دهد. متعاقب رکود اقتصادی در شوشتر، مرکزیت خوزستان به اهواز منتقل می‌گردد و با کشف نفت در خوزستان، توجه حکومت پهلوی معطوف به آبادان، مسجدسلیمان و اهواز می‌گردد و دیگر شهرهای خوزستان از روند توسعه باز می‌مانند و همواره در یک قرن گذشته نمودار توسعه شوشتر رو به منفی می‌رود. در دهه ۵۰ با ایجاد شرکت کشت و صنعت کارون (بزرگ‌ترین کارخانه تولید قند و شکر خاورمیانه) فصل جدیدی برای توسعه یافتن شوشتر آغاز می‌شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در طول جنگ تحمیلی، شوشتر از حملات هوایی دشمن در امان نمی‌ماند. اما نسبت به شهرهایی چون دزفول و اهواز دارای امنیت بهتری بوده و همین امر باعث می‌شد تا بسیاری از هموطنان جنگ زده به شوشتر پناه بیاورند. در سفرنامههای بسیاری از شوشتر یاد شده‌است و نام شوشتر نیز در طول تاریخ جهان گیر بوده‌است. در متون تاریخی غرب (روم و یونان باستان) شوشتر را با Šurkutir می‌شناسند. همچنین در جهان عرب شوشتر را با نام «تستر» می‌شناسند. در بسیاری از اشعار کهن فارسی از دیبای شوشتر، پرند شوشتر و بهار شوشتر یاد شده‌است. همچنین شاهنامه فردوسی ماجرای ساختن سد شادروان شوشتر را در زمان شاپور اول ساسانی نقل می‌کند.
مکانهای دیدنی شوشتر
تاریخی: مجموعه آبشارهای شوشتر مسجد جامع شوشتر پل و سد شادروان شوشتر قلعه سلاسل بند میزان دخمه‌های زرتشتی شوشتر کاروانسراهای شوشتر چشمه سیزنگر توکمری تو عاشقون بافت قدیم شوشتر بند ماهی بازان شوشتر پل بند لشکر بند خاک بند برج عیار بند شرابدار پلهای حاج خدایی باطنی و مستوفی، پل شاه علی، و...

Shooshtar Waterfalls INT 870201-1 Update INT870918B
Copyright © Iran Nature . All rights reserved.